الفبای عاشقی با امام دوازدهم علیه السّلام

انتظار ظهور+نشانه‌های ظهور+اشعار+26m.ir

الفبای عاشقی با امام دوازدهم علیه السّلام

انتظار ظهور+نشانه‌های ظهور+اشعار+26m.ir

خروج دجّال

خروج دجّال در آخرالزمان و بررسی ماهیت دجّال


https://mahdaviat.ir/khoroj-dajjal-dar-akharozaman

ظهور شخص یا پدیده‌ای به نام دجّال به عنوان دشمن اصلی امام زمان علیه السّلام یکی از مفاسد آخرالزّمان است که از خلال احادیث و روایات مربوط به منجی موعود بیرون آمده است. شخص یا پدیده‌ای کریه المنظر و با هیبتی درشت و عجیب که منشأ آفات بسیاری خواهد بود و با نیرنگ و فریب، افراد بسیاری را به خود جلب خواهد کرد. دجّال، موضوعی بحث برانگیز مربوط به آخرالزمان است که در احادیث شیعه و سنی به آن پرداخته شده است. البته در بیشتر احادیث شیعه به جزئیات آن اشاره‌ای نشده ولی در احادیث اهل سنت، با ذکر جزئیات ظاهری و رفتاری اش، توصیف شده است. در این مقاله قصد داریم به موضوع « خروج دجّال در آخرالزّمان و بررسی ماهیت دجّال » بپردازیم، لطفاً همراه ما باشید.

لفظ دجّال در لغت و اصطلاح


برای این واژه پرفریب، احتمالات و معانی گوناگونی ذکر شده است. از آن جمله؛


    دجّال از ریشه « دجل » به معنی دروغ، حیله و فریب گرفته شده و وجه تسمیه او به این نام، به این دلیل است که ادعای ربوبیت می‌کند که همانا بزرگ‌ترین دروغ و فریب است.

    دجال از ریشه « تدجیل » مشتق شده که به معنی طلاکاری و زر اندود کردن به قصد تزویر و فریب است. با این دیدگاه، وجه تسمیه او به این دلیل است که با دروغ و نیرنگ باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب بسیاری از مردم می‌شود.

    دجال برگرفته از لغت « دجال » به معنی فضولات و سرگین است. وجه تسمیه او، این است که دجال به مانند سرگین و فضولات حیوانات، عرصه زمین را آلوده و ناپاک خواهد کرد. [۱]

    دجال به معنی بسیار دروغگو است. زیرا سحر و جادو، فریب مردم، تهمت و دشمنی با مهدی عجل الله، کتمان حق و حقیقت و بیان مطالبی که در باطن او وجود ندارد، از او یک دروغگوی پلید می‌سازد. [۲]


آیا خروج دجّال نشانه‌ای حتمی است یا غیر حتمی؟


پیشتر درباره علائم حتمی ظهور مباحثی را مطرح کردیم. بر طبق روایات شیعه، علائم حتمی ظهور پنج مورد است؛ امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: « خمس قبل قیام القائم من العلامات؛ الصیحه و السفیانی و الخسف بالبیداء و خروج الیمانی و قتل النفس الزکیه »؛ قبل از قیام قائم عجل الله وقوع پنج علامت حتمی است؛ صیحه آسمانی و خروج سفیانی و فرو رفتن در بیداء و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه. [۳] با توجه به این حدیث و احادیث مشابه دیگر، خروج دجال از علائم حتمی ظهور نیست ولی جزو نشانه‌های ظهور هست یعنی وقوع آن بداپذیر ( آشکار شدن امری از جانب خداوند بر خلاف آنچه مورد انتظار بوده است، تغییر در قصد) است، یعنی ممکن است رخ دهد، ممکن است ماهیت آن تغییر کند و یا ممکن است اصلاً رخ ندهد. در هر حال هم وقوع آن ممکن است و هم عدم وقوع آن و این امر، بستگی به حکمت و مصلحت خداوند و شرایط جهان خواهد داشت. اما در احادیث و روایات اهل تسنن، دجال یکی از نشانه‌های حتمی ظهور یا قیامت است. [۴]

دجال، شخص حقیقی یا نماد؟


دجال فتنه و مفسده‌ای از مفاسد آخرالزمان است که به دشمنی با حضرت مهدی علیه السلام برخواهد خاست و با سحر و جادو، بسیاری از مردم را خواهد فریفت. اما در اینکه دجال شخص حقیقی است یا اشاره به یک جریان انحرافی دارد، میان علما و اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را یک انسان می‌دانند و برخی اعتقاد دارند که دجال یک پدیده و یک جریان انحرافی است و به گسترش مفاسد اخلاقی و مضامین عدوانی با حق و حقیقت اشاره دارد. البته از علمای اهل تسنن، تعداد بسیاری بر اینکه دجال یک شخص حقیقی و واقعی است اتفاق نظر دارند. از آن جمله؛


    ابن اثیر جزری:« در احادیث به صورت فراوان از دجال یاد شده است و او شخصی است که در آخرالزمان ظهور می‌کند.» [۵]

    کرمانی:« دجال شخص واقعی است.»[۶] البته کرمانی در ادامه این نقل، به قدرت های ماورائی و مافوق بشری دجال نیز اشاره کرده و ضمن تأیید آنها، فلسفه اعطای آن قدرتها را از جانب خداوند، امتحان و آزمایش مردم می داند.

    ابن حجر به نقل از قاضی عیاض: این روایات دلایل اهل تسنن است برای اثبات وجود دجال و این که او یک شخص حقیقی است و هیچ کس نمی‌تواند او را بکشد.[۷]

    ابن منظور به نقل از سیده:« دجال تک چشم، مردی از قوم یهود است که در آخرالزمان ظهور می‌کند. [۸]

    نووی در شرح صحیح مسلم: این روایات که مسلم و بقیه درباره دجال نقل کرده‌اند، دلیل مذهب اهل تسنن در اثبات صحت وجود دجال و واقعی بودن شخصیت او است. [۹]


خروج دجّال در آخرالزّمان و بررسی ماهیت دجّال


در مقابل این علما، اندیشمندانی نیز هستند که اعتقاد دارند دجال نه یک شخص واقعی، بلکه سمبلی از پلیدی‌ها و پلشتی‌ها است که در صورت چیرگی خیر بر شر و عمل به فرامین الهی و احکام دین، از بین خواهد رفت؛


    عبده:« دجّال، رمز خرافات و حیله‌گری و زشتی است و در صورت استقرار شریعت و عمل به اسرار حکیمانه دین نابود خواهد شد.»

    آیت الله مکارم شیرازی: زمانی که از « دجال » سخن می‌گوییم، غالباً طبق یک باور قدیمی، فکرمان به سمت یک انسان تک چشم می‌رود که هیکل افسانه‌ای و مرکب افسانه‌ای تر دارد. با حرکات عجیب و غریب و مخصوص به خود، پیش از ظهور قائم علیه السلام خروج خواهد کرد ولی همانطور که از معنای لغوی دجال ( از ریشه دجل به معنای دروغ گویی و حقه بازی) و از منابع حدیث استنباط می‌شود، دجال یک فرد نیست بلکه نمادی است کلی و عام برای تمام افراد فریبکار و دروغگو و حقه باز که برای جذب مخاطب، از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند و از هیچ دروغ و نیرنگی فروگذار نیستند. همان‌ها که مانعی بزرگ بر سر راه هر پویش سازنده‌ای خواهند بود. [۱۰]

    سید محمد صدر: با اشاره به محدود بودن روایاتی که بر شخص بودن دجال دلالت می‌کند، این نظریه را مردود دانسته و نظریه جریان فکری معین بودن دجال که با اسلام و ایمان و دین مخالف و در ستیز است را می‌پذیرد. [۱۱]

    امینی: از احادیث مذکور این چنین استنباط می‌شود که دجال یک شخص حقیقی نیست و به هر دروغگوی فریبکار و گمراه کننده ی مزوری اطلاق می‌شود. حتی اگر شخص بودن دجال حقیقت داشته باشد، آنچنان دچار تحریفات شده و افسانه‌هایی به آن آمیخته که از صورت حقیقی خارج شده است. لذا می‌توان چنین گفت که در آخرالزمان شخصی ظهور خواهد کرد که در پلیدی و دروغگویی سرآمد است. [۱۲]

    سید الحسنی: آنچه از روایات و احادیث مربوط به دجال استنباط می‌شود این است که مراد از دجال، یک شخص معین و واقعی نیست بلکه مقصود از دجال، یک مفهوم عام ضد ارزش است که با حق و حقیقت در تضاد است. پس می‌توان گفت هر کس که با این مفاهیم عداوت داشته باشد و با اهل حق و پیروان حق در جنگ باشد یا از آنان پیروی نماید و از اعمال آنها خشنود شود از مصادیق « دجال » است. همان تعالیمی که اولیای دین و انبیای الهی، بسیار بر آن مجاهدت کرده از پیروی آنها بر حذر داشته‌اند. [۱۳]


دجّال در عقیده اهل سنت


اهل سنت به تأسی از علما و اندیشمندان خود، دجال را یک شخص حقیقی می‌دانند که پیش از برپایی قیامت خروج خواهد کرد. اندیشمندان بزرگ اهل سنت در کتاب‌های ارزشمند خود، به توصیف ویژگی‌های ظاهری دجال پرداخته‌اند. در این روایات، دجال کوتاه قد است و رنگ چهره‌اش به سرخی متمایل است. جثه بزرگ و شکم برآمده دارد. [۱۴] موهای مجعد و زبر و پیشانی کشیده که واژه کفر به صورت واضح بر آن نوشته شده است. [۱۵] یک چشم او کاملاً کور است و چشم دیگرش به میان پیشانی‌اش کشیده شده و همچون ستاره صبح درخشنده و براق است. بیشتر روایات در مورد دجال را احمد حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق)، از فقهای چهارگانه اهل سنت که فقه او بیش از مذاهب دیگر، به ظاهر احادیث نبوی و روایات صحابه گرایش داشته است. مهمترین اثر او « کتاب مسند» است که روایات دجال در آن گنجانده شده است. پس از او، ترمذی(۲۰۹-۲۷۹ق) در« کتاب صحیح » و ابن ماجه( ۲۰۷-۲۷۳ق) در « کتاب سنن» و ابن اثیر (۵۵۵-۶۳۰ق) در« کتاب نهایه» به این موضوع پرداخته‌اند. اقوالی نیز از جابر بن عبدالله انصاری (۱۶قبل از هجرت-۷۸هجری قمری) و عبدالله بن عمر(۳بعثت-۷۳هجری قمری) و ابوسعید خدری (۱۰قبل از هجرت-۷۴هجری قمری) روایت شده است.

دجّال در روایات شیعیان


در روایت‌های شیعیان، اخبار و توضیحات زیادی درباره دجال نقل نشده است و به زمان خروج و بیم و انذار مردم از پیوستن به او و پناه بردن به خدا از شر فتنه های او بسنده شده است و خروج دجال را یکی از نشانه‌های آخرالزمان و مقارن با ظهور  حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دانسته‌اند.

مستند روایی خروج دجال


سیری در کتب احادیث و روایات بزرگان دین، انبوهی از« روایات دجال » را پیش روی ما قرار می‌دهد که ذکر برخی از آنها، در این مجال خالی از لطف نمی‌باشد.


    اصبغ بن نباته به نقل از امام علی علیه السلام: « پرسیدم یا امیرالمؤمنین! دجال چه کسی است؟ ایشان فرمود: او، صاعد بن صید است. بدا به حال هر که او را تصدیق کند و خوش به حال آنکه او را تکذیب نماید. از شهری خروج خواهد کرد که آن را اصفهان نامند. از قریه‌ای که آن را یهودیه می‌گویند. ( البته در برخی روایات محل خروج او قریه‌ای به نام سجستان ذکر شده است).[۱۶] چشم راستش کور است و چشم چپش، بر پیشانی کشیده شده و مانند ستاره می‌درخشد. در آن لکه‌ای از خون است و بر پیشانی‌اش لفظ کافر نوشته شده است که همگان می‌توانند آن را بخوانند. در دریاها فرو رفته و خورشید با او می‌چرخد. در مقابلش، کوهی از دود و پشت سرش کوهی سپید است اما مردم تصور می کنند که آن، طعام است. هنگامی خروج می‌کند که قحطی و سختی جهان را فرا گرفته است. مرکبش الاغی سپید و بزرگ گام است. با هر قدمش، زمین زیر گام‌هایش به لرزه در می‌آید و … )[۱۷]

    حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم: « یا ایها الناس انها لم تکن فتنه فی الارض اعظم من فتنه الدجال و ان الله تعالی لم یبعث نبیا حذره امته… »؛ ای مردم! بر روی زمین فتنه‌ای بزرگتر از دجال نبوده است. خدای بزرگ هیچ پیامبری را مبعوث نکرده مگر اینکه امتش را از او بر حذر داشته است. [۱۸]

    پیامبر اکرم صلوات الله علیه: « إذا فزع احدکم من التشهد الآخر فلیتوعذ من اربع: من عذاب جهنم و من عذاب القبر و من فتنه المحیاء و الممات و من شر المسیح الدجال»؛ هر یک از شما، آن هنگام که از تشهد فارغ گشتید، باید از چهار چیز به خدا پناه ببرید؛ از عذاب جهنم، از عذاب قبر، از فتنه زمان حیات و مرگ و از شر مسیح دجال. [۱۹]

    حضرت محمد صلوات الله: « من حفظ اول سوره الکهف عشر آیات عصم من فتنه الدجال »؛ هر که، ده آیه آغازین سوره کهف را حفظ کند، از فتنه دجال در امان خواهد بود. [۲۰]

    رسول الله صلی الله علیه و آله: « من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد و من انکر نزول عیسی فقد کفر و من انکر خروج الدجال فقد کفر.»؛ هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمد نازل شده، کافر است و هر کس نزول عیسی علیه السلام را منکر شود، کافر است و هر کس خروج دجال را منکر شود، دچار کفر شده است. [۲۱]


خروج دجّال در آخرالزّمان و بررسی ماهیت دجّال

سرانجام دجّال بر طبق روایات


فتنه ی دجال، سرانجام سرکوب و خودش کشته خواهد شد. اما اینکه به دست چه کسی کشته می‌شود موضوعی است که به انحاء مختلف روایت شده است. برخی هلاک او را به دست حضرت مهدی علیه السلام می‌دانند و برخی دیگر حضرت عیسی علیه السلام را نابود کننده او عنوان می‌نمایند. در اینجا به بررسی برخی از این روایات می‌پردازیم؛

روایاتی که هلاک دجال را به دست حضرت مهدی علیه السلام می‌دانند


    امیرالمؤمنین علی علیه السّلام: « ألا و إن اکثر أشیاعه یومئذ اولاد الزّنی و اصحاب الطّیالسه الخضر یقتله الله عزّ و جلّ علی عقبه أفیق لثلاث ساعات مضت من یوم الجمعه علی یدی من یصلّی عیسی بن مریم خلفه.»[۲۲]؛ آگاه باشید که بیشتر پیروانش در آن هنگام، فرزندان نامشروع و اصحاب طیلسان[۲۳] با جامه‌های سبز ( یهودیان) هستند. خدای عزوجل او را در گردنه أفیق[۲۴] به دست کسی که عیسی بن مریم علیه السلام پشت سر او نماز می‌خواند، سه ساعت گذشته از روز جمعه به هلاکت می‌رساند.

    امام جعفر صادق علیه السّلام: « یوم النّیروز هو الیوم الّذی یظهر فیه قائمنا اهل البیت و ولاه الامر و یظفره الله تعالی بالدّجال فیصلبه علی کناسه الکوفه.»[۲۵] روز نوروز روزی است که خداوند در آن روز قائم ما اهل بیت و ولی امر را بر دجال پیروز می‌گرداند و او را در کناسه کوفه به دار می‌آویزد. [۲۶]


روایاتی که هلاک دجّال را به دست حضرت عیسی علیه السّلام می‌دانند


    حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم: « فبینا هو علی ذلک اذ بعث الله عزّوجلّ المسیح بن مریم فینزل عند المنارة البیضاء شرقی دمشق بین مهرودتین واضعا یده علی اجنحه ملکین فیتبعه فیدرکه فیقتله عند باب لد الشّرقی.» [۲۷]؛ در همین حالت، خدای عزوجل مسیح پسر مریم علیه السلام را برمی‌انگیزد و او پیش مناره سفید سمت شرقی دمشق در پوششی زرد رنگ نازل می‌شود و در حالی که دستش را بر شانه های دو فرشته گذاشته در پی او می‌رود تا اینکه او را در نزدیکی دروازه « لد »[۲۸] شرقی می‌یابد و هلاک می‌کند.

    پیامبر اکرم صلوات الله علیه: « یخرج الدّجال فی امّتی فیلبث فیهم اربعین، لا أدری اربعین یوما أو اربعین سنه اربعین لیله أو اربعین شهرا فیبعث الله عیسی بن مریم، کانّه عروه بن مسعود الثّقفی فیظهر فیهلکه.»[۲۹]؛ دجال در امت من خارج می‌شود و در میان آنها چهل روز یا چهل سال یا چهل شب یا چهل ماه خواهد بود تا اینکه خداوند عیسی بن مریم علیه السّلام را برمی‌انگیزد در حالی که او مانند عروه بن مسعود ثقفی [۳۰] است و او بر دجال پیروز شده و هلاکش می‌سازد.

تعدّد دجّال!

موضوع دجال و ارتباط او با سحر و جادوگری و ویژگی‌های عجیب و غریبی که به او نسبت داده شده، باعث شده که « دجال » موضوع جذابی برای همگان علی الخصوص کوته اندیشان فریبکار باشد. به همین دلیل و با برداشت از روایاتی که در مورد دجال آمده است گفته شده که تا زمان خروج دجال، افراد زیادی خود را به عنوان دجال معرفی می‌کنند تا موجب فریب مردم شوند. چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این مورد فرموده‌اند که: « یکون فی آخر الزمان دجالون کذابون یأتونکم من الاحادیث بما لم تسمعوا أنتم و لا آباؤکم فإیابکم و إیاهم لا یضلونکم و لا یفتنونکم.»[۳۱]؛ در آخرالزمان دجال‌های دروغگویی خواهند آمد که احادیثی را برایتان می‌آورند که نه شما و نه پدرانتان آنها را نشنیده‌اید، پس آگاه باشید که آنها شما را فریب ندهند و گمراه ننمایند.


جناب انس بن مالک در روایتی به نقل از رسول خدا صلوات الله علیه این چنین آورده است که: « یکون قبل خروج الدجال نیف علی سبعین دجالا.»[۳۲]؛ پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد.

ارتباط دجّال با مهدویّت


« مهدویّت » به معنی هرگونه رفتار و منش و تفکر و عقیده‌ای است که منتسب به حضرت مهدی علیه السّلام باشد و در مسیر انتظار ظهور ایشان قرار گرفته باشد. از این رو، تمام اتفاقات و جریان‌ها و اشخاصی که در این مسیر قرار دارند به موضوع مهدویّت ارتباط پیدا می‌کنند. « دجال » یکی از نشانه‌های آخرالزمان است یعنی به هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله، او نیز که دشمن اصلی آن حضرت است خروج خواهد کرد و پس از طی دورانی که خداوند برایش مقرر فرموده، به دست حضرت مهدی علیه السّلام و یا حضرت عیسی علیه السّلام هلاک خواهد شد. آرمان « مهدویّت » برپایی عدالت و گسترش حق و حقیقت است. بنابراین کاملاً واضح و مبرهن است که هر جریان و یا شخصی که در مقابل این آرمان قرار گرفته باشد، دشمن مهدویّت است و در عناد با حق. و کسی که به جنگ با خدا برمی‌خیزد سرانجامش هلاکت و نابودی و آتش دوزخ است.

نتیجه‌گیری


آخرالزّمان، آبستن بروز فتنه‌های عظیم و متعددی خواهد بود که دجال، بزرگ‌ترین و فریبنده‌ترین آنها است و برای رهایی از آن، فقط یک راه حل وجود دارد و آن پناه بردن به خدای بزرگ است زیرا به قول پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلم از زمان خلقت آدم تا روز قیامت، امری بزرگتر از دجال نیست. موجودی که با تزویر و فریب، حق و باطل را به هم می‌آمیزد تا مردم را بفریبد و با خود همراه نماید. اما به نظر می‌رسد روایاتی که در آنها، برای دجال ویژگی‌های عجیب و غریب و خارق‌العاده ذکر شده، از نظر سند ضعیف هستند و زیاد قابل استناد نمی‌باشند و آمدن آن روایات در کتب معتبری همچون کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق علیه الرحمه دال بر اعتبار و سندیت آنها نیست زیرا برخی به دلیل گردآوری تمام روایات در یک مجموعه، در آنجا گرد آمده‌اند و برخی به دلیل اثبات طول عمر مبارک حضرت قائم عجل الله برای مخالفان که طول عمر دجال را قبول دارند ولی منکر عمر طولانی حضرت مهدی عجل الله هستند. همچنین برای اثبات اینکه دجال یک جریان انحرافی یا سمبل و نماد پلیدی است، نیازمند مستندات مکفی و دلایل متقن هستیم. در حالی که بیشتر روایات بر شخص بودن دجال دلالت می‌کنند که قرار است با دستان مبارک مهدی موعود یا حضرت عیسی علیه السلام کشته و نابود شود.

پی نوشت ها


    تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۴، ص۲۲۸

    همان

    طوسی، الغیبه، ص۴۳۶

    بخاری،۱۴۰۱:ج۴، ص۱۰۵

    ابن اثیر، ۱۳۶۷، ج۲، ص۱۰۲

    کرمانی، بی تا، ج۲۴، ص۱۸۵

    عسقلانی، بی تا: ج۱۶، ۲۲۰-۲۱۸

    ابن منظور، ۱۴۱۴: ج۱۱، ص۲۳۶

    نووی،۱۴۰۷: ج۱۸، ص۵۸

    مکارم شیرازی،۱۳۸۶: ص۱۷۲

    صدر، ۱۴۲۷: ۲۰۳-۱۹۲

    امینی، ۱۳۷۷: ۲۲۶-۲۲۵

    سید الحسنی، ۱۴۳۱: ۱۲۴-۱۲۳

    بخاری، محمد، خاموش هروی، عبدالله، ویراستار. صحیح البخاری

    عبد البصیر، ابوخالد. علامات دجال، ص۴۰

    شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۵۲۶

    شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه،ج۲، ص ۵۲۷-۵۲۶، ح۱

    نعیم بن حمد المروزی، الفتن،ج۲، ص۵۱۷، ح ۱۴۴۶

    احمد بن حنبل، ج ۲، ص۲۳۷ و محمد بن مسلم، صحیح، ج۱، ص۴۱۲، باب۲۵، ح۵۸۸

    صحیح بن مسلم، ج۱، ص۵۵۵، ح۸۰۹

    فرائد المسمطین، ج۲، ص۳۳۴، ح۵۸۵

    بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۴

    «طیلسان» نوعی جامع است بدون دوخت، مدور و سبز رنگ و بدون دامان که تار یا پود آن از پشم است و خواص علما مشایخ آن را می‌پوشیدند.

    فرهنگ دهخدا« أفیق » را نام شهری عنوان کرده در سرزمین یهودا، به طرف شمال غربی اورشلیم در نزدیکی سوکوه که الان آن را « بلند الفوقه » می گویند. در آنجا اسرائیلیان از فلسطینیان شکست خورده و تابوت عهد نیز از آنها گرفته شد.

    بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸، ح۸۴

    محلی در کوفه بین مسجد کوفه و مسجد سهله که افراد اعدامی را در این مکان بردار می‌کشیدند.

    صحیح مسلم، ج۴، ص۲۲۵۰، باب۲۰، ح۲۹۳۷ و بحار الانوار، ج۵۱، ص۹۸

    « لد » نام روستایی در نزدیکی بیت المقدس در فلسطین است. دروازه لد، محل فرود آمدن حضرت عیسی علیه السلام و قتل دجال عنوان شده است.

    صحیح مسلم، ج۴، ص۲۲۵۸

    عروه بن مسعود یکی از صحابه بود که شباهت بسیاری به حضرت عیسی علیه السلام داشته است.

    صحیح مسلم، ج۱، ص۱۲، ح۷

    الفتن، ج۲، ص۵۱۹، ح۱۴۵۶


مقالات مهدوی


تحریریه بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)